بهراد بهراد ، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 23 روز سن داره

جیرجیرک بازیگوش

اولین جدایی چند روزه مامانی و بهرادی

1393/4/16 0:38
نویسنده : مامان زهرا
267 بازدید
اشتراک گذاری

بعد از شیر گرفتنت دیگه خیالم راحت شد که حداقل یکی دوروز میتونی بدون من سر کنی گلم.تصمیم گرفتم بذارمت پیش حاجی اینا (یعنی همون خانواده باباجونت که تو به بابابزرگت میگی حاجی عشقم) و برم شیراز دنبال مدرک دانشگام آخه نزدیک 3 سال بود مدرکم مونده بود شیراز و من نمیتونستم برم بگیرم به جز منم به کس دیگه ای نمیدادن حتی بابایی...اواخر آذر بود سه تایی رفتیم همدان یه چند روزی موندیم و من بلیط شیراز گرفتم تا بعداز ظهر برم شیراز.وقت رفتن رسیده بود گلم خیلی واسم سخت بود برم چون تا حالا یه شبم از هم جدا نبودیم داشتم میرفتم یه خرده بیقراری میکردی ولی دوروبرت شلوغ بود و تونستن مشغولت کنن و ساکتت کنن منم همش زنگ میزدم تا حال پسر گلم بپرسم خدا رو شکر تو اون دو روز اصلا اذیت نکردی و خیلی خوب بودی قربونت برم هیچ یاد مامانتم نیفتادی بی معرفت...کار مامانم انجام شد و مامانی مدرک مهندسیش گرفت و زودی برگشت پیش پسر خوشگلش.تو با بابا و حاجی 3 تایی برگشتین تهران منم مستقیم از شیراز اومدم تهران وقتی رسیدم ساعت 8 صبح بود و تو پیش شومینه مثل فرشته ها خوابیده بودی وقتی پاشدی و من دیدی خیلی خوشحال شدی و پریدی بغلم عشقم عاشقتم پسر مستقلم....مرسی که با مامان همکاری کردی تا یه کار مهم انجام بده....

پسندها (2)

نظرات (0)