بهراد بهراد ، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 3 روز سن داره

جیرجیرک بازیگوش

پیراهن مجلسی و پاپیون

1391/9/16 14:57
نویسنده : مامان زهرا
1,451 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسر قشنگم خیلی وقته بهم اجازه نمیدی برم پای لب تاب و واست بنویسم قربونت برم تا لب تاب روشن میکنم میکوبی رو دکمه های کیبرد وسیمش میکشی اخه اگه خرابش کنی مامانی دیگه نمیتونه خاطرات پسر خوشگلش بنویسه.

حالا بگذریم جیگر مامان حالا که خوابی باید از فرصت استفاده کنم تا بیدار نشدی یه چند خطی بنویسم.هفته پیش دوستای مامانی اومدن خونمون خاله الهه از کاشان و خاله یوکی از رودسر.دو تا از دوستای خوب دوران دانشجویی تو شیراز.وقتی خاله الهه رسید من وبابایی میخواستیم بریم واسه پسرمون لباس بخریم چون چند روز دیگه جشن نامزدی علی پسر خاله بابایی بود و تو لباس نداشتی گلم.با بابایی و الهه جون رفتیم خیابون بهار برات خرید کنیم بعد از کلی گشتن یه پیراهن مردونه خوشگل واست پیدا کردیم و یه پاپیون خوشگلم واسه پیرهنت خریدیم.اولین پیرهنی که واست خریدیم جیگرم.ایشالا پیرهن عروسیت بخرم مامان جون.

خاله الهه چند روز پیشمون بود خاله یوکابد هم یه روزش باهامون بود خیلی خوش گذشت.دوستام عاشقت شده بودن قربونت برم کلی ازت عکس و فیلم گرفتن تا وقتی رفتن دلشون واست تنگ نشه عزیزم.

وقتی اونا رفتن مادر جون وپدرجون و عموهات از همدان اومدن تا با هم بریم عروسی.

لباست که تنت کردیم کلی جیگر شده بودی مامان جون.پسر من تو مهمونی با پیرهن مردونش و پاپیونش از همه مردا خوشتیب تر شده بود.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)