بهراد بهراد ، تا این لحظه: 12 سال و 5 ماه و 3 روز سن داره

جیرجیرک بازیگوش

ما سه تا تو کیش

1391/10/9 15:11
نویسنده : مامان زهرا
343 بازدید
اشتراک گذاری

سلام جیگر مامان سفر سه تاییمون به کیش تموم شد الان دو روز که برگشتیم.تو این دو روز اینقدر کار داشتم که وقت نکردم واست بنویسم قشنگم.اولین سفر سه تایی به جایی غیر از شمال و همدان با هواپیما به جزیره زیبای کیش بود که خیلی خوش گذشت حتما به تو هم خیلی خوش گذشته مامانم چون کلی ذوق میکردی.من و تو و بابایی واسه اولین تولد پسرم رفتیم کیش.چون به خاطر محرم صفر نتونستیم واست تولد بگیریم تصمیم گرفتیم یه سفر سه تایی بریم.

سه شنبه 28 آذر ساعت 12.45 ظهر بلیط داشتیم روز قبل که تولدت بود با بابا و پدرجون محمدرضا که واسه دیدنت اومده بود تهران رفتیم آتلیه کاج کلی عکسای خوشگل گرفتیم.کیک تولدتم بردیم همونجا تا باهاش عکس بندازیم.2 ساعت کارمون طول کشید آخراش دیگه پسرم خسته شده بود کلی گریه کرد و خوابید قربونش برم....

شب ساکهامون جمع کردیم فردا 1 ساعت قبل پرواز رفتیم فرودگاه مهرآباد.سرساعت سوار هواپیما شدیم و پرواز کردیم.تو راه عسلم خیلی پسر خوبی بود واسمون نهار آوردن سه تایی نهارخوردیم بهراد مامان کلی خراب کاری کرد یه خورده غذا رو کف هواپیما ریخت.وای وای وای نخودی خرابکار... 

آخرش که خلبان اعلام کرد میخوایم فرود بیایم بچم خواب بود ولی یهو به گوشاش دست زد و شروع به گریه کرد من و بابایی هرکاری کردیم ساکتش کنیم نتونستیم فهمیدم گوشای بچم خیلی درد گرفته.چون منم گوشام داشت از درد میترکید.

وارد فرودگاه کیش شدیم عسلم آروم شد ساکامون گرفتیم و راه افتادیم.ترانسفر هتل صدف منتظرمون بود سوار ماشین هتل شدیم به به چه هوایی دیگه خبری از زمستون نبود هوا بهاری و عالی بود تو خیابونا پر ماشینای مدل بالای خارجی بود همه جا آروم و قشنگ بود به هتل رسیدیم تو لابی ازمون با آب پرتغال پذیرایی کردند.   

هتل قشنگ و شیکی بود.بهراد مامان کلی ذوق کلی ذوق کرده بود تموم دستمال کاغذی هایی که رو میز لابی بود خورد میکرد و میریخت زمین و هارهار میخندید عشقم....

اتاقمون تحویل گرفتیم جیگرطلا و باباش 1 ساعتی خوابیدن.وقتی پسرم بیدار شد سه تایی تاکسی گرفتیم رفتیم بازار خرید کنیم پسرمامان تو بازار خیلی آقا بود قربونش برم.بعد خریدم رفتیم لب دریا چه دریای قشنگی بود مامانم.سه تاییمون کلی کیف کردیم طلا بیشتر از همه هم تو کیف کردی نخودی من.

فردا صبح رفتیم ساحل مرجان یه پارک خوشگل کنار دریا.کلی عکسای خوشگل کنار دریا گرفتیم.پسرم کلی تو ساحل بازی کرد.بعدازطهر هم رفتیم یه جای باحال پارک دلفینهای کیش.

یه عالمه پرنده های خوشگل دیدیم. 

آکواریم پر از ماهیهای خوشگل دیدیم.

دلفینای خوشگل دیدیم.

از 3 بعدازظهرتا10 شب اونجا بودیم کلی خوش گذشت. 

فرداشم صبح رفتیم بازار پدیده کلی خرید کردیم عصرم با ماشین هتل رفتیم گشت جزیره.وقت غروب خورشیدبردنمون کشتی یونانی رو ببینیم چه غروب قشنگی.تا حالا غروب به این قشنگی رو تو دریا ندیده بودم.این غروب زیبا پایان سفرمون به کیش بود از اونجا رفتیم فرودگاه.اولین سفر 3 تاییمون به ما که خیلی خوش گذشت ایشالا به تو هم خوش گذشته باشه جیگر مامان.تا سفرای 3 نفری بعدی بای بای پسرم....

راستی ما امسال شب یلدامون تو هواپیما بودیم داشتیم برمیگشتیم تهران.

شب یلدات مبارک پسر قشنگم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)